یاور همیشه مومن تو برو سفر سلامت
بیتایه عزیز نزدیکترینم بودی ولی خبر هجرت ملکوتی تو را بعد از دو سال فهمیدم ...
چنان آتشی بر دل وجانم افتاده که گویا خیال خاموشی بر سر ندارد .... خاطرات ه با هم بودن ه مون همانند فیلمی در تار و پود افکارم رسوخ کرده ثانیه ای نیست که از جلویه جشمانم دور شود و عذاب ه از دست دادن ات رو هزاران هزار بار سخت تر و کشنده تر کرده ....
ای رفیق قدیمی من رو ببخش ... اگر زمانی چشمانه زیبایت را نمناک کردم من رو ببخش اگر گاه خنده رو از لبانه قشنگ ات گرفتم من رو ببخش اگر خواستم که مدتی از هم ...دور باشیم ( فقط بخاطر خودت بود ) من رو ببخش اگر گفتی برو و رفتم من رو ببخش اگر انتظاراتت رو برآورده نکردم من رو ببخش ....
به دوستی ه 25/6 سالمون قسم که تو پاکترین دختری بودی که در صفحه سرگذشت من صفحات زیادی رو بخودت اختصاص دادی صفحاتی پر از گذشت و دلسوزی ... پر از رفاقت و از خودگذشتگی
با رفتن ات بر جان من آتش زدی و طعم حسرت رو برایه یک عمر به کامم ریختی حسرت ه کوتاهی هایم حسرته بی توجهی هایم حسرت ه بیتا رو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر